ابوالقاسم تنوخیتَنوخی، ابوالقاسم علی بن محمد (۲۷۸-۳۴۲ق/۸۹۲-۹۵۳م)، قاضی بزرگ، شاعر ، محدث ، متکلم و پدر محسِّن تنوخی می باشد. ۱ - نسبنسبت وی را به عمرو بن فهم، از ملوک قدیم تنوخ رساندهاند. [۱]
خطیب بغدادی، احمد، ج۱۲، ص۷۷، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
[۲]
سمعانی، عبدالکریم، ج۳، ص۹۴، الانساب، حیدرآباددکن، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
خود نیز در قصیـدهای به تنـوخ و قـومش ــ قضاعـه ــ بالیـده است. [۳]
مسعودی، علی، ج۴، ص۳۲۱-۳۲۲، مروج الذهب.
۲ - کودکیوی در زادگاه خود، انطاکیه پرورش یافت. [۴]
خطیب بغدادی، احمد، ج۱۲، ص۷۷، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
در ۲۸۷ق که خلیفه معتضد به آن شهر رفت [۵]
ابن اثیر، علی، اللباب، ج۷، ص۴۹۸، قاهره، ۱۳۵۷ق.
علی، کودک مکتبی بود. در آن زمان خلیفه خواست دیوار شهر را ویران کند و وساطت پیران شهر نیز بیاثر ماند؛ آنگاه پدر ابوالقاسم که مردی محتشم و سخندان بود، چنان به شیوایی سخن گفت که خلیفه گریست و از آن کار دست بداشت. [۶]
تنوخی، محسن، ج۲، ص۲۴۸-۲۵۱، نشوار المحاضرة، به کوشش عبود شالجی، بیروت، ۱۳۹۱ق/۱۹۷۱م.
۳ - اساتیدتنوخی در ۳۰۶ق/۹۱۸م به بغداد رفت و همانجا به ادامۀ تحصیل پرداخت [۷]
سمعانی، عبدالکریم، ج۳، ص۹۴، الانساب، حیدرآباددکن، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
[۸]
حموی، یاقوت، ابوعبدالله،معجم البلدان،ج۱۴، ص۱۶۲-۱۶۳.
و از کسانی چون حسن بن احمد کرمانی ، احمد بن خلید حلبی ، انس بن سالم خولانی و فضل بن محمد عطار انطاکی حدیث شنید. [۹]
خطیب بغدادی، احمد، ج۱۲، ص۷۷، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
[۱۰]
عبدالقادر قرشی، الجواهر المضیئة، ج۲، ص۵۹۶، به کوشش عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۳م.
۴ - مدارج علمیگویند وی بیش از ۲۰ هزار حدیث از حفظ داشت [۱۱]
حموی، یاقوت، ابوعبدالله،معجم البلدان.ج۱۴، ص۱۶۵
[۱۲]
سیوطی، بغیة الوعاة، ج۲، ص۱۸۷، به کوشش محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۵م.
او علاوه بر علوم دینی و ادبی چون نحو ، لغت ، فقه ، منطق و هندسه به اخترشناسی نیز میلی فراوان داشت و نزد کسایی منجم و بنانیِ منجم صاحب الزیج، این علم را فرا گرفت [۱۳]
عباسی، عبدالرحیم، ج۲، ص۱۱، معاهد التنصیص، به کوشش محمد محییالدین عبدالحمید، بیروت، عالم الکتب.
[۱۴]
حموی، یاقوت، ابوعبدالله،معجم البلدان.ج۱۴، ص۱۶۳
. در قدرت حافظۀ او گفتهاند که ۱۵ سال بیش نداشت که قصیدۀ ۶۰۰ بیتی دعبل را در یک شبانه روز حفظ کرد. [۱۵]
تنوخی، محسن، ج۲، ص۱۴۰-۱۴۱، نشوار المحاضرة، به کوشش عبود شالجی، بیروت، ۱۳۹۱ق/۱۹۷۱م.
[۱۶]
خطیب بغدادی، احمد، ج۱۴،ص۱۷۵-۱۷۶،تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
[۱۷]
حموی، یاقوت، ابوعبدالله، معجم البلدان، ج۱۴، ص۱۷۵-۱۷۶.
وی اشعار بسیاری از شاعران جاهلی، مخضرمین و محدثین ازبر داشت. به روایت پسرش، تنوخی را دفتری بود شامل سرفصل اشعاری که از حفظ کرده بود. این دفتر که نزد پسر یادگار مانده بود، ۲۳۰ ورق داشت. [۱۸]
تنوخی، محسن، ج۲، ص۱۴۲، نشوار المحاضرة، به کوشش عبود شالجی، بیروت، ۱۳۹۱ق/۱۹۷۱م.
[۱۹]
حموی، یاقوت، ابوعبدالله، معجم البلدان،ج۱۴، ص۱۶۴،
[۲۰]
سیوطی، بغیة الوعاة، ج۲، ص۱۸۷، به کوشش محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۵م.
وی در علم کلام نیز صاحبنظر بود و در این زمینه آیین معتزله را پیشه کرده بود، و در فقه پیرو مذهب حنفی بود. [۲۱]
خطیب بغدادی، احمد، ج۱۲، ص۷۷، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
[۲۲]
خطیب بغدادی، احمد، ج۱۲، ص۷۸، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
[۲۳]
ابن جوزی، عبدالرحمان، ج۸، ص۲۶۹، المنتظم، به کوشش سهیل زکار، بیروت، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.
[۲۴]
حموی، یاقوت،ابوعبدالله، معجم البلدان ج۱۴، ص۱۶۵
[۲۵]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۵، ص۴۹۹، به کوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
[۲۶]
سمعانی، عبدالکریم، ج۳، ص۹۴، الانساب، حیدرآباددکن، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
تنوخی در آن فضای علمی گستـرده و به یمن حافظۀ نیرومند خود در همۀ این علوم زبردست شد.۵ - کرسی قضاوتوی هنوز جوان بود که به قاضیالقضاة ابوجعفر ابن بهلول پیوست و ۳۳ ساله بود که قضای بخشهایی در جنوب ایران (عسکر مکرم، شوشتر ، جندیشاپور و شوش ) را برعهده گرفت؛ قاضیالقضاة به او سفارش کرد که سن خود را پنهان دارد تا به جوانی متهم نگردد (سال ۳۱۱ق). [۲۷]
تنوخی، محسن، ج۳، ص۱۳۶-۱۳۸، نشوار المحاضرة، به کوشش عبود شالجی، بیروت، ۱۳۹۱ق/۱۹۷۱م.
[۲۸]
حموی، یاقوت، ابوعبدالله، معجم البلدان ج۱۴، ص۱۶۳.
نیز میدانیم که وی زمانی قضای بصره را چند سالی بر عهده گرفت و آنگاه به عللی که اکنون روشن نیست، از آن کار برکنار شد و رو سوی سیفالدوله نهاد و او را مدح گفت. پس از آن بود که به توصیۀ سیفالدوله، خلیفۀ بغداد وی را دوباره به کار گرفت. سپس میدانیم که المطیعللٰه قضای شهر کوچک ایذج را بدو داد و در منابع چنین میخوانیم که وی به قضای استانهای واسط، کوفه، و شهرهای فرات و جند حمص و برخی دیگر از نواحی شام و نیز ارجان و کورۀ شاپور، مداین و نواحی درزیجان ، بردان و قرمیسین انتخاب شد؛ اما تفکیک زمانی این شغلهای گوناگون آسان نیست. ظاهراً نخستین شغل در زمان خلیفه المقتدر باللٰه و با فرمانی بود که ابنمقله (د ۳۲۸ق/۹۴۰م) نوشته بود، آغاز شد. [۲۹]
تنوخی، محسن، نشوار المحاضرة، ، ج۳، ص۱۳۶-۱۳۸،به کوشش عبود شالجی، بیروت، ۱۳۹۱ق/۱۹۷۱م.
[۳۰]
حموی، یاقوت، ابوعبدالله، معجم البلدان، ج۱۴، ص۱۶۵.
[۳۱]
ثعالبی، عبدالملک، ج۲، ص۳۰۹، یتیمة الدهر، به کوشش علی محمد عبداللطیف، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۴م.
[۳۲]
خطیب بغدادی، احمد، ج۱۲، ص۷۸، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
[۳۳]
سمعانی، عبدالکریم، ج۳، ص۹۵، الانساب، حیدرآباددکن، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
۶ - مناصب دولتیباز در زمانی که چندان معلوم نیست، شهرت تنوخی فراگیر شده بود، چندان که آل بریدی (ه م) وی را نزد خویش خواندند و به کار دبیری و امور گوناگون گماشتند. مثلاً ابوعبدالله بریدی، عامل سلطان در جنوب عراق، به وی عنایت ورزید و او را نزد خود برد و مستشار کرد و کارهای حساس خود را به او سپرد. در ۳۲۴ق وی پیغامرسان بریدی نزد یاقوت فرمانده بود که با او قرار صلح بست و دختر بریدی را به ازدواج پسر یاقوت درآورد. [۳۴]
تنوخی، محسن، ج۱، ص۱۸-۱۹، نشوار المحاضرة، به کوشش عبود شالجی، بیروت، ۱۳۹۱ق/۱۹۷۱م.
[۳۵]
ابوعلی مسکویه، ج۱، ص۱، احمد، تجارب الامم، به کوشش ه ف آمدرز، قاهره، ۱۳۳۲ق/ ۱۹۱۵م.
[۳۶]
ابوعلی مسکویه، ج۱، ص۳۴۵،احمد، تجارب الامم، به کوشش ه ف آمدرز، قاهره، ۱۳۳۲ق/ ۱۹۱۵م.
[۳۷]
مسعودی، علی، ج۴، ص۳۲۱، مروج الذهب.
در ۳۲۵ق، باز پیامرسان بریدی نزد ابن رائق، و در ۳۲۶ق، پیامرسان بریدی نزد امیرالامراء بجکم بود که با او پیمان مصالحه بست و در پی آن، ساره دختر بریدی را به همسری بجکم درآورد. [۳۸]
تنوخی، محسن، ج۱، ص۱۸-۱۹، نشوار المحاضرة، به کوشش عبود شالجی، بیروت، ۱۳۹۱ق/۱۹۷۱م.
در ۳۲۷ق بود که فرزندش محسن در بصره به دنیا آمد و سرانجام هنگامی که ابوعبدالله بریدی در ۳۳۲ق/۹۳۴م درگذشت .۷ - دوستی بامهلبیتنوخی در بصره باقی ماند و به مهلبی پیوست که بعدها وزیر معزالدوله احمد بن بویه شد. میان تنوخی و مهلبیِ وزیردوستی ریشهداری برقرار شد، چندانکه وی را نارنج الظرفاء و ریحانة الندماء خواندند. آنگاه این دو تن مجالسی تشکیل دادند که در تاریخ ادبیات شهرت بسیاری دارد. در این مجالس قاضیان ارجمند لباس قضا از تن بیرون کرده، به رفتاری شگفت و هرزهگویی و هرزهدرایی مشغول میشدند. [۳۹]
تنوخی، محسن، ج۲، ص۲۰۳، نشوار المحاضرة، به کوشش عبود شالجی، بیروت، ۱۳۹۱ق/۱۹۷۱م.
[۴۰]
حموی، یاقوت، ابوعبدالله، معجم البلدان،ج۱۴، ص۱۶۵-۱۶۸ .
[۴۱]
ثعالبی، عبدالملک، ج۲، ص۳۰۹-۳۱۰، یتیمة الدهر، به کوشش علی محمد عبداللطیف، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۴م.
۸ - رفقای شاعروی با ادیبان و شاعران بسیاری دوستی داشت. از جمله میتوان به دوستی وی با جحظۀ برمکی ، [۴۲]
خالدی، محمد، ج۱، ص۵۱-۵۲، التحف و الهدایا، قاهره، ۱۹۵۶م.
ابوالخیر صالح بن لبیب ، ابوالفرج اصفهانی ، [۴۳]
ثعالبی، عبدالملک، ج۳، ص۱۱۳، یتیمة الدهر، به کوشش علی محمد عبداللطیف، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۴م.
ابوالعباس نحوی از مداحان وی، مفجع بصری ، [۴۴]
تنوخی، محسن، ج۴، ص۱۰۴، نشوار المحاضرة، به کوشش عبود شالجی، بیروت، ۱۳۹۱ق/۱۹۷۱م.
محمد ابن حسن بن جمهور ، از شعرای معروف آن روزگار در بصره و نیز نصر بن احمد خُبز ارزی اشاره کرد. [۴۵]
تنوخی، محسن، ج۴، ص۱۰۹، نشوار المحاضرة، به کوشش عبود شالجی، بیروت، ۱۳۹۱ق/۱۹۷۱م.
[۴۶]
خالدی، محمد، ج۱، ص۲۳-۲۴، التحف و الهدایا، قاهره، ۱۹۵۶م.
گویند تنوخی نسبت به یاران عموماً و ادیبان و شاعران سخاوت بسیار به خرج میداد؛ شاید به همین سبب بود که هنگامی که درگذشت، ۵۰ هزار درهم مدیون بود [۴۷]
حموی، یاقوت، ابوعبدالله، معجم البلدان،ج۱۴، ص۱۶۴.
[۴۸]
ذهبی، محمد، ج۱۵، ص۵۰۰، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
۹ - سرودن شعرتنوخی ۲۰ ساله بود که سرودن شعر را آغاز کرد [۴۹]
خطیب بغدادی، احمد، ج۱۲، ص۷۹، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
و موضوعاتی چون وصف آسمان ، ستارگان و گل و گیاه را به عنوان موضوعی مستقل برگزید. [۵۰]
تنوخی، علی، ج۱، ص۴۲-۴۴، «دیوان القاضی التنوخی الکبیر»، به کوشش هلال ناجی، المورد، بغداد، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م، س ۱۳، شم ۱.
[۵۱]
تنوخی، علی، ج۱، ص۵۰، «دیوان القاضی التنوخی الکبیر»، به کوشش هلال ناجی، المورد، بغداد، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م، س ۱۳، شم ۱.
[۵۲]
تنوخی، علی، ج۱، ص۵۵، «دیوان القاضی التنوخی الکبیر»، به کوشش هلال ناجی، المورد، بغداد، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م، س ۱۳، شم ۱.
[۵۳]
تنوخی، علی، ج۱، ص۶۳-۶۴، «دیوان القاضی التنوخی الکبیر»، به کوشش هلال ناجی، المورد، بغداد، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م، س ۱۳، شم ۱.
[۵۴]
تنوخی، علی، ج۱، ص۴۴، «دیوان القاضی التنوخی الکبیر»، به کوشش هلال ناجی، المورد، بغداد، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م، س ۱۳، شم ۱.
[۵۵]
تنوخی، علی، ج۱، ص۵۰، «دیوان القاضی التنوخی الکبیر»، به کوشش هلال ناجی، المورد، بغداد، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م، س ۱۳، شم ۱.
[۵۶]
تنوخی، علی، ج۱، ص۵۰، «دیوان القاضی التنوخی الکبیر»، به کوشش هلال ناجی، المورد، بغداد، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م، س ۱۳، شم ۱.
[۵۷]
تنوخی، علی، ج۱، ص۵۱، «دیوان القاضی التنوخی الکبیر»، به کوشش هلال ناجی، المورد، بغداد، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م، س ۱۳، شم ۱.
[۵۸]
تنوخی، علی، ج۱، ص۶۶، «دیوان القاضی التنوخی الکبیر»، به کوشش هلال ناجی، المورد، بغداد، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م، س ۱۳، شم ۱.
این اشعار هم نشان از قدرت خیال و دانش گستردۀ وی دارد و هم اعتقاد شدید او را به اخترشناسی بازمینماید. ابوهلال عسکری [۵۹]
ابوهلال عسکری، حسن، ج۱، ص۷۰، دیوان المعانی، به کوشش کرنکو، قاهره، ۱۳۵۲ق.
[۶۰]
ابوهلال عسکری، حسن، ج۲، ص۳۲، دیوان المعانی، به کوشش کرنکو، قاهره، ۱۳۵۲ق.
[۶۱]
ابوهلال عسکری، حسن، ج۱، ص۵۴، دیوان المعانی، به کوشش کرنکو، قاهره، ۱۳۵۲ق.
و ابن ظافر ازدی [۶۲]
ابن ظافر، علی، ج۱، ص۴۲، غرائب التنبیهات علی عجائب التشبیهات، لوح فشردۀ الموسوعة الشعریه.
[۶۳]
ابن ظافر، علی، ج۱، ص۲۲۰، غرائب التنبیهات علی عجائب التشبیهات، لوح فشردۀ الموسوعة الشعریه.
از اشعار وی با عباراتی چون «قد احسن تنوخی فی وصف...» و «من احسن ما قیل فی ذلک قول القاضی التنوخی» یاد کردهاند.وی بجز مکاتباتی که با افرادی چون مهلبی وزیر، ابوالعلاء صاعد بن ثابت و ابواحمد ابن ورقاء شیبانی داشته [۶۴]
تنوخی، علی، ج۱، ص ۴۷-۴۸، «دیوان القاضی التنوخی الکبیر»، به کوشش هلال ناجی، المورد، بغداد، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م، س ۱۳، شم ۱.
[۶۵]
تنوخی، علی، ج۱، ص۷۰، «دیوان القاضی التنوخی الکبیر»، به کوشش هلال ناجی، المورد، بغداد، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م، س ۱۳، شم ۱.
[۶۶]
تنوخی، علی، ج۱، ص۶۴-۶۵، «دیوان القاضی التنوخی الکبیر»، به کوشش هلال ناجی، المورد، بغداد، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م، س ۱۳، شم ۱.
[۶۷]
تنوخی، علی، ج۱، ص۵۹، «دیوان القاضی التنوخی الکبیر»، به کوشش هلال ناجی، المورد، بغداد، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م، س ۱۳، شم ۱.
. معزالدوله را مدح کرده است. [۶۸]
تنوخی، علی، ج۱، ص ۵۹-۶۰، «دیوان القاضی التنوخی الکبیر»، به کوشش هلال ناجی، المورد، بغداد، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م، س ۱۳، شم ۱.
. گویند از آنجا که ابن معتز در قصیدهای به آل عباس افتخار کرده، تنوخی نیز در معارضه با وی، قصیدهای در مدح آل علی سروده است [۶۹]
تنوخی، علی، ج۱، ص۱۸۰-۱۸۳، «دیوان القاضی التنوخی الکبیر»، به کوشش هلال ناجی، المورد، بغداد، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م، س ۱۳، شم ۱.
. این امر باعث شده است تا گروهی تنوخی را شیعی مذهب پنداشته، بر این امر پا فشارند. [۷۰]
صنعانی، یوسف، ج۱، ص۳۹۴-۴۰۲، نسمة السحر، به کوشش کامل سلیمان جبوری، بیروت، ۱۴۲۰ق/۱۹۹۹م.
[۷۱]
امینی، عبدالحسین، ج۳، ص۳۷۷، الغدیر، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[۷۲]
امین، محسن، ج۸، ص۳۳۱-۳۳۳، اعیان الشیعة، بیروت، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م.
[۷۳]
آقابزرگ، الذریعة،ج۹، ص۱۷۸-۱۷۹.
[۷۴]
صدر، حسن، ج۱، ص۹۰-۹۳، تأسیس الشیعة، بغداد، شرکة النشر و الطباعة العراقیه.
[۷۵]
مسعودی، علی، ج۴، ص۳۲۱، مروج الذهب.
اما در هرحال نیک میدانیم که گرایش کلامی او، اعتزال بوده است.۱۰ - وفاتگویند که او مرگ خویش را پیشبینی کرده بود. [۷۶]
تنوخی، محسن، ج۲، ص۳۲۹-۳۳۰، نشوار المحاضرة، به کوشش عبود شالجی، بیروت، ۱۳۹۱ق/۱۹۷۱م.
[۷۷]
حموی، یاقوت، ابوعبدالله، معجم البلدان،ج۱۴، ص۱۸۵-۱۸۷.
وی در بصره درگذشت و در قبرستانی که در گذرگاه مربد واقع بود، به خاک سپرده شد. [۷۸]
خطیب بغدادی، احمد، ج۱۲، ص۷۹، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
[۷۹]
حموی، یاقوت، ابوعبدالله، معجم البلدان،ج۱۴، ص ۱۶۳.
[۸۰]
ابن خلکان، وفیات، ج۳، ص۳۶۸-۳۶۹.
۱۱ - آثـارالف ـ چاپی: دیوان. وی را دیوان شعری بوده است. ابن حجر عسقلانی اشاره میکند که دیوان او را از نوۀ تنوخی (پسرِ محسِّن) شنیده است. [۸۱]
ابن حجر عسقلانی، احمد، ج۴، ص۲۹۵، لسان المیزان، بیروت، دارالفکر.
اما اکنون تنها اشعاری پراکنده در منابع از وی موجود است. اشعار او یکبار براساس یک دستنویس قدیمی در مجلة کلیة الآداب بغداد به چاپ رسید [۸۲]
سزگین، فؤاد، ج۲، ص۷۰۱، تاریخ نگارشهای عربی، ترجمۀ خانۀ کتاب، تهران، ۱۳۸۰ش.
همچنین هلال ناجی در ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م اشعار پراکندۀ وی را جمعآوری نمود و در مجلۀ المورد چاپ کرد [۸۳]
مجلۀ المورد، ص ۴۱ - ۷۳ .
.ب ـ آثار یافت نشده: ۱. کتاب فی العروض؛ ۲. کتاب فی علم القوافی؛ ۳. کتاب فی الفقه [۸۴]
حموی، یاقوت، ابوعبدالله،معجم البلدان.ج۱۴، ص۱۶۳
[۸۵]
، حموی، یاقوت، ابوعبدالله، معجم البلدان، ج۱۴، ص۱۶۵.
[۸۶]
ابنقطلوبغا، قاسم، ج۱، ص۲۱۵، تاج التراجم، به کوشش محمد خیر رمضان یوسف، دمشق، دارالقلم.
[۸۷]
کحـاله، عمررضا، ج۷، ص۱۹۶، معجم المؤلفین، بیروت، ۱۹۵۷م.
به جز اینها، وی را تألیفاتی بوده که حتی نامشان هم بر ما پوشیده است. مثلاً ابوالقاسم علی بن محسن بارها از جد خویش با عبارت «وجدت فی کتاب جدی» یاد کرده است، [۸۸]
خطیب بغدادی، احمد،، تاریخ بغداد ج۲، ص۱۷۴، قاهره، ۱۳۴۹ق.
[۸۹]
خطیب بغدادی، احمد،، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۲۵۵، قاهره، ۱۳۴۹ق.
اما نمیدانیم کدام کتاب.۱۲ - فهرست منابع۱)آقابزرگ، الذریعة؛ ۲)ابن اثیر، علی، اللباب، قاهره، ۱۳۵۷ق؛ ۳) ابن جوزی، عبدالرحمان، المنتظم، به کوشش سهیل زکار، بیروت، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م؛ ۴) ابن حجر عسقلانی، احمد، لسان المیزان، بیروت، دارالفکر؛ ۵) ابن خلکان، وفیات؛ ۶) ابن ظافر، علی، غرائب التنبیهات علی عجائب التشبیهات، لوح فشردۀ الموسوعة الشعریه؛ ۷) ابنقطلوبغا، قاسم، تاج التراجم، به کوشش محمد خیر رمضان یوسف، دمشق، دارالقلم؛ ۸) ابوعلی مسکویه، احمد، تجارب الامم، به کوشش ه ف آمدرز، قاهره، ۱۳۳۲ق/ ۱۹۱۵م؛ ۹) ابوهلال عسکری، حسن، دیوان المعانی، به کوشش کرنکو، قاهره، ۱۳۵۲ق؛ ۱۰) امین، محسن، اعیان الشیعة، بیروت، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م؛ ۱۱) امینی، عبدالحسین، الغدیر، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م؛ ۱۲) تنوخی، علی، «دیوان القاضی التنوخی الکبیر»، به کوشش هلال ناجی، المورد، بغداد، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م، س ۱۳، شم ۱؛ ۱۳) تنوخی، محسن، نشوار المحاضرة، به کوشش عبود شالجی، بیروت، ۱۳۹۱ق/۱۹۷۱م؛ ۱۴) ثعالبی، عبدالملک، یتیمة الدهر، به کوشش علی محمد عبداللطیف، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۴م؛ ۱۵) خالدی، محمد، التحف و الهدایا، قاهره، ۱۹۵۶م؛ ۱۶) خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق؛ ۱۷) ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م؛ ۱۸) سزگین، فؤاد، تاریخ نگارشهای عربی، ترجمۀ خانۀ کتاب، تهران، ۱۳۸۰ش؛ ۱۹) سمعانی، عبدالکریم، الانساب، حیدرآباددکن، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م؛ ۲۰) سیوطی، بغیة الوعاة، به کوشش محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۵م؛ ۲۱) صدر، حسن، تأسیس الشیعة، بغداد، شرکة النشر و الطباعة العراقیه؛ ۲۲) صنعانی، یوسف، نسمة السحر، به کوشش کامل سلیمان جبوری، بیروت، ۱۴۲۰ق/۱۹۹۹م؛ ۲۳) عباسی، عبدالرحیم، معاهد التنصیص، به کوشش محمد محییالدین عبدالحمید، بیروت، عالم الکتب؛ ۲۴) عبدالقادر قرشی، الجواهر المضیئة، به کوشش عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۳م؛ ۲۵) کحـاله، عمررضا، معجم المؤلفین، بیروت، ۱۹۵۷م؛ ۲۶) مسعودی، علی، مروج الذهب؛ ۲۷) حموی، یاقوت، ابوعبدالله، معجم البلدان؛ ۱۳ - پانویس
۱۴ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوالقاسم تنوخی»،ج۱۶ شماره ۶۱۳۴. ردههای این صفحه : تراجم | درگذشتگان سال 342 (قمری) | شاعران قرن چهارم | شخصیتهای قرن 4 (قمری) | علمای اهلسنت قرن 4 (قمری) | فقهای حنفی قرن 4 (قمری) | قاضیان ایران | متکلمین معتزلی | محدثان اهلسنت قرن 4 (قمری)
|